ما دو تا...
عاشقانه



روز اول اشنایی وقنی که دیدمش بهش گفتم دوستت دارم اون گفت من هم همین طور اما اون یکی دیگه رو دوست



داشت



دیگه دیوونه شدم اون بی معرفت واسه همیشه رفت دیگه به خودم گفتم هیچ چیزی بد تر از عشق وعاشقی







نیست خدای من چه روزی بود واقعاشکست عشقی خورده بودم دیگه از زندگی سیر شدم اما یکی دیگه رو پیدا کردم







اون واقعا منو دوست داشت ومن بهش میگم زندگیمو مدیونتم تو زندگیمو بهم بخشیدی اون همیشه به من میگه







عاشقتم من هم عاشقشم حتی جونمو واسش فدا میکنم واقعا عشق اولم خیلی بی معرفت بود f میخوام بگم در کنارت ارومم

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط ایلیا |

تا فهمیدی دوستت دارم دلم برات بازیچه شد

خواستم که نفرینت کنم اما دلم راضی نشد

طفلی دلم نمی دونست می خوای که اونو بشکنی

زیاده حرفای دلم خودت نخواستی بشنوی

چرا نخواستی بشنوی هق هق شبونم رو

چرا خواستی بشکنی منو دلو غرورم رو

چی رو می خواستی ببینی اینکه دارم داغون میشم

من که گفته بودم بمون واسه شب هات بارون میشم

پس چرا رفتی از پیشم ،خیلی ساده

این نبود حق من که تو بازی کنی با این دل خسته و پر درد من

جواب این همه اشک رو بگو چه جور می خوای بدی

فکر نمی کردم یه روز منو تنها بذاری بری...

یادت میاد منو تو آتیشه عشقت میسوزوندی 

منو با طعنه و حرفات جلو همه می کوبوندی

قلب مهربونه منو چه ساده زدی شکوندی

دیدی آخرشم رفتی اینجا گذاشتی و نموندی

نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط ایلیا |
نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط ایلیا |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.